رمزگشایی ازنگرانی ترکیه در قبال تحولات منطقه

تبیین:

هاکان فیدان وزیر امور خارجه کنونی و رئیس سابق دستگاه اطلاعات ترکیه ( میت ) تبدیل به یکی از مرموزترین و در عین حال کلیدی ترین سیاستمداران تصمیم سازدر آنکارا شده است. پروژه براندازی حکومت اسد و حضور ابومحمد جولانی سرکرده هئیت تحریرالشام در راس معادلات قدرت در دمشق با طرح ریزی و مدیریت فیدان صورت گرفت. امااکنون وزیر امورخارجه ترکیه احساس خوبی نسبت به تحولاتی که خود در خلق و استمرار آنها دخیل بوده ندارد! اکنون فیدان با مقوله ای تحت عنوان تجزیه سوریه رو به روست! موضوعی که وی و اردوغان هرگز تصور آن را با وجود حکومتی وابسته به خود در دمشق نمی کردند. اخیرا وزیر خارجه ترکیه ضمن هشدار در خصوص تلاش‌های جاری از جانب رژیم صهیونیستی برای تجزیه کشور سوریه این اقدام را تهدیدی مستقیم علیه امنیت ملی خود می‌داند و اعلام کرده است که در صورت لزوم مداخله خواهد کرد. فیدان در همین خصوص تصریح کرد که اگر گروه‌های سوری به سمت تجزیه و بی‌ثباتی حرکت کنند، آنکارا این موضوع را تهدیدی مستقیم علیه امنیت ملی خود دانسته و حق مداخله را برای خود محفوظ می‌دارد.

وزیر امور خارجه ترکیه در عین حال تأکید کرد که کشورش آماده گفت‌وگو و پاسخگویی به هرگونه مطالبه گروه‌ها در سوریه است، مشروط بر اینکه این مطالبات منجر به تجزیه این کشور نشود.وی در نشست خبری مشترک با الکساندرا هیل، همتای السالوادوری خود در آنکارا خطاب به گروه‌های سوری گفت: «هر بحثی که می‌خواهید به میان بکشید، هر مطالبه‌ای دارید بیان کنید، ترکیه آماده کمک است، اما اگر از این چارچوب فراتر بروید، اجازه نخواهیم داد که در معرض تهدید باقی بمانیم.»

این اظهارات فیدان نخستین بار است که به صورت علنی مطرح می شود و نشان دهنده عمق نگرانی آنکارا نسبت به تحولاتی است که در مناطق کرد نشین و دروزی نشین در سوریه رخ می دهد. صورت مسئله گویاست: مقامات ترکیه ای در زمان اقدام اولیه علیه حکومت سابق سوریه ( حکومت اسد) تضمینها و حتی پشتیبانی هایی از سوی رژیم صهیونیستی دریافت کرده بودند اما حداقل در برهه کنونی نتانیاهو و همراهانش زیر این تعهدات پنهان زده اند! این بدترین سناریویی است که می تواند برای آنکارا در دمشق به وقوع بپیوندد! ترکیه از یک سو هزینه های سنگینی بابت استقرار حکومت جولانی در دمشق داده و از سوی دیگر با عواقب و تبعات پیش بینی ناپذیری مواجه می باشد که حاصل مستقیم عهد شکنی تل آویو در قبال آنکاراست.آیا فیدان قدرت غلبه بر این وضعیت را دارد؟!

نقشه بازی غرب در سوریه 

تشدید دامنه خشونت‌ها و درگیری‌های روز ۱۳ ژوئیه میان عشایر سوری و شبه‌نظامیان مسلح برآمده از اقلیت دروزی در شهر سویدای سوریه، تجاوز از پیش طراحی شده رژیم صهیونیستی را به دنبال داشت؛ به نحوی که نیروی هوایی رژیم صهیونیستی مواضع و زیرساخت‌های نظامی سوریه در دمشق را هدف حملات خود قرار داد.رژیم اسرائیل این حملات را به بهانه «حمایت از جوامع دروزی» توجیه کرد، حال آنکه اکثر رهبران دروزی سوریه به طور علنی هرگونه دخالت خارجی را رد کرده و بر تعهد خود به وحدت سوریه تأکید کرده‌اند.این موضوع به خودی خود بیانگر حقیقتی مطلق تحت عنوان "موضوعیت الگوی کلان تجزیه منطقه بر اساس مولفه های قومیتی و مذهبی"است. 

اگرچه مداخله گرایی و تجاوز اخیر رژیم صهیونیستی به خاک سوریه به بهانه حمایت از دروزی ها صورت گرفته اما بر همگان مسجل بودکه بازی به مراتب پیچیده تر از یک روایتسازی ساده است! جوبایدن رئیس جمهور سابق آمریکا در سال ۲۰۰۷ میلادی، زمانی که هنوز جرج واکر بوش در مسند قدرت قرار داشت، طرح تجزیه عراق را طبق مؤلفه های قومیتی و مذهبی به کاخ سفید ارائه کرد. در آن زمان بایدن سناتور دموکرات کنگره آمریکا از ایالت دلاویر بود، اما از اصلی ترین حامیان اشغال هر دو کشور افغانستان و عراق در دوران نومحافظه کاران به شمار می رفت. پس از آن ،طرح تجزیه منطقه بر اساس مولفه های هویتی و قومیتی تبدیل به یک فرمول کلان در حوزه سیاست خارجی دموکراتها و جمهوریخواهان آمریکا تبدیل شد.اقدام اخیر رژیم صهیونیستی در حمله به خاک سوریه را باید در همین بستر و فرامتن مورد تجزیه و تحلیل قرار داد.

 داده ها و شواهد امنیتی و میدانی نشان می دهند همزمان با تشدید نسل کشی مستمر رژیم صهیونیستی در نوار غزه و وقوع دیگر جنایات از سوی این رژیم نامشروع و منفور، تحرکات گروه‌های تروریستی مانند داعش، تحریرالشام، حزب ترکستان، جیش الظلم و … افزایش یافته است و حتی شاهد ساماندهی فرامنطقه ای و فرامرزی آشکار آنها از سوی بازیگران غربی هستیم. رژیم صهیونیستی نیز در این معادله نقش یک "نقطه کانونی"را برای آمریکا و اتحادیه اروپا ایفا می کند. آمریکایی ها و صهیونیستها همواره در اتاقهای فکر خود تاکید داشته اند که با اضمحلال ساختار سیاسی و حکومتی عراق و سوریه و تبدیل این دو کشور به زمین سوخته، یکی از اصلی ترین پیش شرط‌های تجزیه غرب آسیا و جهان اسلام محقق خواهد شد. روایتگری رسانه های آمریکایی و اروپایی از مناقشات جاری در سوریه با بی توجهی عامدانه نسبت به به این اهداف کلان و استراتژی های خطرناک صورت می گیرد.